❓آیا میتوان به یک «نظام اخلاقی همگانی» رسید که همه انسانها در هر گوشهای از دنیا، با هر عقیده و نگاهی، آن را به صورت کامل بپذیرند؟
این سوال سالهاست ذهن اندیشمندان دینی و غیردینی را درگیر کرده و چالشهایی عمیق را پیرامون نسبت دین، اخلاق و حقوق بشر به وجود آورده است.
👆این دغدغه بزرگ، بهویژه برای نواندیشان و اصلاحگران دینی اهمیتی دوچندان داشته و آنها را در موقعیتی دشوار قرار داده است،چراکه از یک سو دل در گرو دین دارند و از سوی دیگر ارزشهای برآمده از خردهای جمعی مانند «اعلامیه حقوق بشر» که لزوماً با آموزه های سنتی دینی تطابقی ندارد.
موضعی که عموم روشنفکران دینی در این چند دهه اخیر بر آن اجمالا هم داستان بودهاند، پذیرش نظامات اخلاقی و حقوقی غیر دینی و لزوم پایبندی معرفت دینی به آن بوده است.
در جلسهای که اخیراً با موضوع «نظاممندی اخلاق قرآنی» برگزار شده، آقای مصطفی ملکیان ضمن تبیین اهمیت توجه به اخلاق جهانی اشاره کردهاند که اخلاقیات مورد اتفاق انسانها، مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر دارای اعتبار بوده و آنچه به عنوان اخلاق قرآنی مطرح میشود، نباید با این مفاهیم جهانی در تعارض باشد. (به نقل از دینآنلاین)
⁉️اما آیا این دو واقعاً با یکدیگر سازگارند؟👇🏻
🔺اخلاق قراردادی نیست
اعتبار اعلامیه حقوق بشر به چیست؟ اخلاق که امری قراردادی نیست تا با توافق جمعی شکل بگیرد.
مثلا اگر جمعی توافق کنند که ظلم، عملی اخلاقی باشد، این حقیقتاً ظلم را به یک امر اخلاقی تبدیل میکند؟ پاسخ روشن است: خیر.
👈پس تنها پشتوانهای که در این زمینه میتواند ملاک باشد، عقل انسان است. پس هر انسان عاقلی حق بررسی منطقی این اعلامیه و ارزیابی آن را دارد و ممکن است در مواردی آن را نپذیرد.
🔺تأثیرباور در داوری های اخلاقی
بخش مهمی از قضاوت های عقلانی در هر موضوعی، به داده های مرتبط با آن برمیگردد.
برای مثال، تصور کنید گروهی به زور وارد انبار کالاهای یک تاجر شده و آن را غارت میکنند. در ظاهر، این یک اقدام غیراخلاقی است. اما آیا با دانستن جزئیات پشتپرده، قضاوت شما تغییر نمیکند؟
مثلا اگر بدانید که صاحب انبار، کالاهای خود را از طریق نادرستی به دست آورده و در واقع این اموال به افراد دیگری تعلق داشته، داوری شما تغییر خواهد کرد…
👈بنابراین، نمیتوان داوری اخلاقی را از باورهای انسان جدا دانست. آنچه حائز اهمیت است عقلانیت و توجیه باورهای انسان است که باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
🔺تفاوت اخلاق دینی و غیردینی
از این رو است که باورهای بنیادین یک انسان مؤمن که با استدلالهای معتبر به خدای متعال، صفات الهی، معاد و … معتقد است، در مقایسه با فردی که به این گزارهها باوری ندارد یا حتی باور به خلاف آنها دارد، نظام اخلاقی متفاوتی به او خواهد داد.
فردی که جهان را مخلوق خداوند میداند و هرآنچه دارد را موهبتی الهی تلقی میکند، نگاهی کاملاً متفاوت نسبت به فردی خواهد داشت که انسان و جهان را مستقل میبیند و خود را مالک و صاحب اختیار مطلق هر آنچه در اختیارش هست می بیند.
🔺رویای دستنیافتنی «اخلاقِ جهانشمول»
بر این اساس مادامی که باورهای بنیادینی چون نوع نگاه نسبت به هستی، خدا، انسان و سرنوشت او متفاوت باشد، دست یافتن به نظام اخلاقی مطلق و همگانی ناممکن است.
✅بله، بسیاری از اخلاقیات هستند که آحاد انسانها با مراجعه به خود آنها را به عقل و فطرت خود یافته و تأیید می کنند، مانند خوبی خیرخواهی برای دیگران، کمک به محرومان، راستگویی، حق پذیری، حسن خلق، گذشت،مدارا یا بدی دروغ، کبر، حسد، فریبکاری و امثال آنها
ولی نمی توان این واقعیت را انکار کرد که دستیابی به یک نظام اخلاقی جهان شمول که بتوان همه انسان ها را اخلاقا به آن ملتزم نمود همان قدر آرمان گرایانه و ناشدنی است که توقع داشت همه انسان ها به خود، هستی ، منشأ و عاقبت آن یکسان نگاه کنند.
🌟البته با اتکاء به معارف وحیانی بر آنیم که اصول و اساس معارف دینی که در داوری های اخلاقی انسان بسیار موثر است، فطری است و در نهاد همه انسان ها قرار داده شده است (روم،۳۰ و بقره،۱۳۸ و روایات متواتری که در این زمینه وارد شده)، اما مادامی که انسان به ندای فطرتش لبیک نگوید، آثار و لوازم آن معروفات فطری را یا نمی یابد و یا نمی پذیرد!
⚠️ با وجود مشترکات فراوان فطری و اخلاقی انسانها با یکدیگر، اصرار بر یکسانسازی اخلاقِ دینی و سکولار، و بدتر از آن میزان قرار دادن نظام حقوقی بشری برای سنجش نظام اخلاقیِ وحیانی، چیزی جز التقاط و انحراف به ارمغان نمیآورد.
هر اندازه که «اخلاق جهانی» ایدهای زیبا و جذاب باشد، اما در دنیای تنوع باورها و نگاهها، رویایی است که هیچگاه به واقعیت نخواهد پیوست.❌